کارآفرینی

کارآفرینی که می گویند یعنی چه؟
کارآفرینی

نفت ماده ای آتش زاست و هر کشوری که مبنای اقتصادش نفتی تر، بی شک اوضاعش سخت تر است. باید قبول کنیم که این منابع سرشار جدای مزیت های فراوانی که دارند باعث اتکای آن کشور برای گذران عمر و در نتیجه عقب افتادگی آنان می شود. در صورتی که در بعضی از کشورها موجب شده تا آنها با استفاده از فکر، خلاقیت و ابتکار و در یک کلمه کارآفرینی، از جمله کشورهای پیشرو در جهان باشند.

http://tebyan.net/index.aspx?pid=62610نخستین دانشکده کارآفرینی کشور افتتاح شد. این خبر بهانه ای است برای این نوشته...

اگر کلمه کارآفرینی آنقدر برایتان نامفهوم و کسالت آور است که حتی حاضر نیستید این یادداشت را تا انتها بخوانید به شما یادآوری می کنم که هر مطلبی ارزش یکبار خواندن را دارد.خصوصا اگر جویای کار هستید.

نیاز به آموزش کارآفرینی خیلی وقت است که احساس می شود. بر اساس همین احساس نیاز بود که در برخی از رشته های دانشگاهی گذراندن واحد کارآفرینی اجباری شد. اما در جایی که هنوز آمادگی ذهنی کافی برای پذیرش این مسئله که کارآفرینی برای داشتن شغل با اوضاع و احوال کنونی، یکی از ملزومات بوده و ما نباید تصور کنیم که دولت یک بابابزرگ پولدار است که باید برای همه ما کار و پول فراهم کند. این دانشکده چقدر می تواند مفید واقع شود. این تفکر باید رواج پیدا کند نه اینکه محدود به رشته دانشگاهی و گذراندن واحد کارآفرینی شود. در ضمن کارآفرینی شغل نیست، کارآفرینی یک نوع فعالیت و نگاه کسب و کارانه است. هدف دانشکده کارآفرینی این است که فارغ التحصیل آن بتواند در شرایط موجود در کشور فعالیت کند و با مهارتهای ایجاد و اداره کسب و کار در حوزه هایی نظیر کسب و کار روستایی، کسب و کار خانگی و کسب و کار مبتنی بر فناوری اطلاعات آشنا شود. این کار با پرورش خلاقیت، نوآوری، قابلیت پروری، آینده پژوهشی، بازار آفرینی و تجاری سازی دانش امکان پذیر خواهد شد.

کارآفرینی یعنی اینکه برای خودت شغل درست کنی. این تعریفی است که خیلی ها با آن بیگانه و از اهمیتش بی اطلاع هستند. خصوصا برای دانشجویانی که با فراغ بال و به امید اینکه بعد از اتمام تحصیلات شغلی مناسب مدرک خود خواهند یافت و فارغ التحصیلانی که همچنان به امید شغل دولتی در بیکاری مطلق به سر می برند.

امروزه در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر، به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه صنعت، تولید و خدمات هستند. پس می توانیم از آنان به عنوان قهرمان ملی یاد کنیم. کسانی که در راه پر پیچ و خم و صعب یافتن شغل و رهایی از سرنوشت منحوط بی شغلی(شغل داشتن یا نداشتن، مسئله این است) توانسته اند گلیم نداشته اشان را ببافند و سپس آبی بیایند تا گلیم را از آن بیرون بکشند. باید همه به این نتیجه برسند که جامعه ای موفق است که متکی بر اندیشه استنه منابع زیرزمینی و مثلا نفتش. خُب نفت ماده ای آتش زاست و هر کشوری که مبنای اقتصادش نفتی تر، بی شک اوضاعش جهنمی تر است. باید قبول کنیم که این منابع سرشار جدای مزیت های فراوانی که دارند باعث اتکای مردم ان کشور ها برای گذران عمرو در نتیجه عقب افتادگی آنان می شود. در صورتی که در بعضی از کشور ها موجب شده تا آنها با استفاده از فکر، خلاقیت و ابتکار و در یک کلمه کارآفرینی، از جمله کشورهای پیشرو در جهان باشند. از طرف دیگر نظام آموزشی ما بر اساس تربیت دانشجو یا دانش آموز برای تامین نیروی انسانی سازمان های دولتی پایه گذاری شده است. این در حالی است که دوره شیرین استخدام کارمند حقوق بگیر نه تنها در کشور ما بلکه در عمده کشورها به پایان رسیده است.

شما فکر نمی کنید که در با این اوضاع و احوال و در شرایطی که تغییرات جمعیتی در کشور ایجاد شده، لزوم توجه جدی به آموزش و توسعه فرهنگ کارآفرینی از اهمیت اورژانسی برخوردار می شود.. متولدان سال های 59 تا 65(دوره 7 ساله) که در سال های اولیه مشکل تامین شیر خشک داشتند، بعد از 6 سال مشکل مدرسه و حالا هم مشکل تحصیلات عالی و اشتغال شرایط نه چندان مطلوبی را پیش آورده که به تبع آن مشکل مسکن را هم تشدید می کند. کشور جوانی که می گویند یعنی همین. آن هم وقتی که بیش از 50 درصد جمعیت ایران را جوانان تشکیل می دهند. لزوم کارآفرینانه اندیشیدن زمانی بیشتر احساس می شود که بدانیم دلایل عمده افزایش بیکاری یکباره متولدین 65-59 به دانشگاه ها و بعد از آن توقع یافتن شغل مناسب، افزایش چشمگیر ظرفیت مراکز آموزش عالی بعد از انقلاب، رواج آموزش های تئوریک غیر کاربردی و غیر کارآفرین و در نتیجه کم توانی دانش آموختگان در مقابل توقعات زیادی که دارند در نهایت عدم تناسب و توازن بین رشته های تحصیلی موجود و رشته های مورد نیاز در جامعه است. این مشکلات تا حدودی حل خواهد شد اگر در عصر حاضر مه عصر دانایی، خلاقیت و تلفیق اندیشه ها و ابتکارات است، به کارآفرینی جهت توسعه و پیشرفت کشور اهمیت دهیم.

یکی از دلایل بیکاری دانش آموختگان که معمولا مورد توجه قرار نگرفته، نا آشنایی آنان به فنون راه اندازی کسب و کار است. یک کارآفرین فرصت ها را شناسایی و بر اساس آن خلق مزیت می کند. در حقیقت کارآفرینی ایجاد یک چیز ارزشمند، از هیچ است...

نویسنده: لیلا باقری

منبع: روزنامه تفاهم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد